بوف کور
آغاز داستان
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیشامدهای نادر و عجیب بشمارند؛ و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند؛ زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به وسیله افیون و مواد مخدره است؛ ولی افسوس که تأثیر این گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید.
آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی، این انعکاس سایه روح که در حالت اغماء و برزخ بین خواب و بیداری جلوه میکند کسی پی خواهد برد؟
من فقط به شرح یکی از این پیشامدها میپردازم که برای خودم اتفاق افتاده و به قدری مرا تکان داده که هرگز فراموش نخواهم کرد، و نشان شوم آن – تا زندهام، از روز ازل تا ابد تا آنجا که خارج از فهم و ادراک بشر است – زندگی مرا زهرآلود خواهد کرد. زهرآلود نوشتم، ولی میخواستم بگویم داغ آنرا همیشه با خودم داشته و خواهم داشت.
درباره کتاب
بوف کور شناختهشدهترین اثر صادق هدایت نویسنده معاصر ایرانی، رمانی کوتاه و از نخستین نثرهای داستانی ادبیات ایران در سده ۲۰ میلادی است. این رمان به سبک فراواقع نوشته شده و تکگویی یک راوی است که دچار توهم و پندارهای روانی است. کتاب بوف کور تاکنون، در هفتاد کشور، از فارسی به ۳۲ زبان زنده از جمله انگلیسی، فرانسه، آلمانی و عربی ترجمه شده است.
ونسان مونتی، خاورشناس فرانسوی و دوست هدایت، در کتاب صادق هدایت که هشت ماه پس از مرگ هدایت و به زبان فرانسه در تهران منتشر شد، سال ۱۳۰۹ خورشیدی (۱۹۳۰ میلادی) را به عنوان سال نوشتهشدن بوف کور معرفی میکند. وی که از راهنماییهای خانواده هدایت، دوستان فرانسوی او و بزرگ علوی برخوردار بوده، در این کتاب هیچ دلیلی را برای این تاریخ ذکر نکرده است. بهنظر میرسد این تاریخ را از قول آنها نوشته است.
بعدها افراد دیگری (از جمله مصطفی فرزانه در کتاب آشنایی با صادق هدایت) نیز سال ۱۳۰۹ را به عنوان سال نگارش بوف کور ذکر کردهاند.
هدایت تا نیمه سال ۱۳۰۹ مشغول به تحصیل در فرانسه بوده است. او پس از بازگشت به ایران بلافاصله مجموعه داستان زنده به گور و نمایشنامه پروین دختر ساسان را منتشر کرد. به نوشته فرزانه: «هدایت مدعی بود که بوف کور را در فرنگستان نوشته و بعداً، برای چاپ آن — که به گمانش در ایران زمان رضاشاه امکان نداشته است — به هند میرود و از این رمان تعداد پنجاه نسخه پلیکپی میکند.